 |
معماي حداقل تعداد تخم مرغهاي زن روستائي |
 |
معماي حداقل تعداد تخم مرغهاي زن روستائي 
يك زن روستائي يك سبد تخم مرغ به ميدان مي برد كه بفروشد. هنوز هيچ نفروخته بود كه پاي اسب يك سوار به سبد تخم مرغ زن خورد و بيشتر تخم مرغ ها شكست. اسب سوار از زن روستائي پوزش خواست و حاضر شد پول همه آنها را بپردازد.
اسب سوار: مادر جان چند تا تخم مرغ داشتي؟
زن روستائي: نمي دانم ! ، اما وقتي آنها را دوتا دوتا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند ، وقتي سه تا سه تا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند ، وقتي چهارتا چهارتا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند،وقتي پنج تا پنج تا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند،وقتي شش تا شش تا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند،اما وقتيكه هفت تا هفت تا بر ميداشتم هيچي باقي نمي ماند. اسب سوار حساب كرد و پول تخم مرغ هاي زن روستائي را داد.
سوال: كمترين تعداد تخم مرغي كه زن روستائي ميتوانست در سبد داشته باشد چند تا بود؟ جواب
نظرات شما عزیزان:
|
[+]
نوشته
شده توسط نيک انديش در پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:معما,چيستان,سرگرمي,معماي تخم مرغ, در ساعت 22:48 | نظر بدهيد |
|
|
|
|
|